🟩 رولو مِی روانشناس آمریکایی (1994-1909)
🔸️«شجاعت خلاقیت»، عنوان کتابی است از دکتر «رولو می» (Rollo May). وی در این کتاب به تشریح مفهوم شجاعت و خلاقیت میپردازد. او معتقد است که شجاعت، "فضیلت یا ارزشی" در میان سایر ارزشها نیست، بلکه اساس و زیربنای "همه فضیلتهاست"!
🔶️🔶️🔶️
🔸️از طرف دیگر «رولو می» خلاقیت را پیامد ضروری هستی میداند. از نظر او خلاقیت آنجا پدید میآید که آدمی "مرزهای عقلانیت و فهمهای متعارف" را درنوردد. "ساختارشکن" باشد و از "عادتها و بایدها" عبور کند. و این همه نیازمند نوعی شجاعت است. "شجاعت خلاقیت"!
🔶️🔶️🔶️
🔺️جامعه در حال تغییر و دگرگونی است. تغییر باعث میشود که بسیاری از ما حس ازخودبیگانگی و سردرگمی داشته باشیم. حال دو راه پیش روی ماست. نخست اینکه "سراسیمه و پریشان، گوشهگیر" شویم و "کنج عزلت" اختیار کنیم، و راه دوم "پروراندن و گسترش شجاعت" برای "خلق جامعهای بهتر" است. راه دوم "نیازمند شجاعت" و البته "خلاقیت" است.
شجاعت به معنای به پیش رفتن است. حتی هنگامیکه چندان امیدی به آن نیست. از همین روست که فلاسفه هستیگرای (اگزیستانسیال) همچون کییرکگارد، نیچه و سارتر "شجاعت را نبود یأس" نمیدانند بلکه آن را "توانایی" به پیش رفتن با "وجود یأس" میخوانند.
این کتاب رویکردی به خلاقیت از دید یک روانشناس هستیگرای است. مِی خلاقیت را هدف غایی همه مردمان میداند (و نه صرفاً آن دسته از افرادی که از قدیم خلاق خوانده میشوند) و خلاق بودن را با بهزیستی و میل به اینکه جهان را جایی بهتر سازیم، پیوند میدهد.
🔶️🔶️🔶️🔶️
🟩 چرا همه خلاق نیستند؟
🔸️بنابراین طبق نظر «رولو می» کسی میتواند خلاق باشد که "شجاعت" آن را داشته باشد. شجاعت درافتادن با "پیشفرضها و دانستههای موجود جامعه"، شجاعت نه گفتن به "روتینها و عادتها" و همینطور شجاعت "گذر از منطق و قوانین متعارف و پذیرفته شده"!
🔶️🔶️🔶️
🔶️البته ناگفته نماند که منظور از «گذر از منطق»، "بیمنطق بودن" و "بیمنطق عمل کردن" نیست. بلکه "فرامنطقی بودن" است. "ظرف منطق" گنجایش "خلاقیت" را ندارد و برای خلاق بودن باید به فراتر از منطق فکر کرد. گذر از قوانین متعارف هم قانونشکنی نیست. بلکه وضع قوانینی "متفاوت و متعالیتر" است. قوانینی که تضادی با خلاقیت نداشته باشد و در برابر خلاقیت مانع ایجاد نکند. بدیهی است که "گذر از منطق و قوانین متعارف"، کار هرکسی نیست و لازم است فرد "شجاعت خلاقیت" داشته باشد
🔶️🔶️🔶️.
🔸️به همین دلیل هرکسی نمیتواند خلاق باشد. چراکه هرکسی این شجاعت را ندارد. برای خلاق شدن ابتدا باید "شهامت و شجاعت متفاوت بودن" را کسب کنی. باید بتوانی از راحتی راه و مسیرِ پاخورده و هموار شده، بگذری و خود راه جدیدی هموار کنی. باید "تحمل مخالفتها" و در مواردی حتی "تحمل تمسخرها" را داشته باشی.
🔶️🔶️🔶️
🔸️بنابراین بیدلیل نیست که درصد "افراد خلاق و خودساخته" نسبت به افراد "معمولی جامعه اندک" است. "اغلب مردم" شجاعت مخالفت با "روتینها ساختارهای معمول جامعه" را ندارند و نمیتوانند "متفاوت فکر" کنند و "متفاوت عمل" کنند.
🔸️پس "فرد خلاق" باید "شهامت و شجاعت" طرح ایدههای به ظاهر "مضحک و به دور از منطق" را داشته باشد. و آنقدر در مسیر خود ثابت قدم باشد که با هر "تمسخر و ریشخندی" از مسیر خلاقیت خارج نشود. باید به ایده و طرح خود باور داشته باشد و در جهت پیاده کردن آن مُصر باشد.
🔶️🔶️🔶️
🔺️ شما چقدر از این شجاعت بهرهمند هستید؟ آیا میتوانید در "مسیری که انتخاب" کردهاید "ثابت قدم" باشید و در برابر "ناملایمات" خم به ابرو نیاورید؟ اگر اینچنین است ::به شما تبریک:: میگویم.