آکادمی ری ویولن در شهرری

مسعودجهانگیری مدرس ویولن در آموزشگاه موسیقی ترانه مهر شهرری کارشناس موسیقی و نوازنده ساز ویولن

آکادمی ری ویولن در شهرری

مسعودجهانگیری مدرس ویولن در آموزشگاه موسیقی ترانه مهر شهرری کارشناس موسیقی و نوازنده ساز ویولن

آکادمی ری ویولن در شهرری

🔶️ مسعود جهانگیری 🔶️
دارای کارشناسی نوازندگی ساز ویولن کلاسیک
نوازنده سابق ارکستر سمفونیک دانشگاه هنر و سمفونیک تهران
اولین و قدیمی ترین نوازنده ویولن کلاسیک شهرری، دارای بیش از 30 سال سابقه درخشان و موثر در عرصه فرهنگ و هنر موسیقی و آموزش، تدریس ساز ویولن در شهرستان ری


طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

۷۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آکادمی ویولن شهرری» ثبت شده است

🔸️اینستاگرام تخصصی ویولن

رزونانس سمپاتیک - !جادوی! ویولن 

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا، گاهی اوقات، هنگامی که یکی از قطعات خود را می نوازید، صدای زنگ اضافی می شنوید؟ شبیه یک پژواک ضعیف و جادویی است که با نت شما مطابقت دارد؟

 

به دنیای جادویی رزونانس دلسوز خوش آمدید. زیرا می دانم هنرجویانی که در شهرری زندگی می‌کنند و نزد من آموزش ویولن در شهرری  می‌بینند، انسان های باهوش و دارای  حس شنیداری خوبی هستند و صدای زنگ ضعیفی را شنیده اند که به سختی قابل توجه است. و سپس به بحثی پرشور در مورد اینکه دقیقاً چرا آن صدا رخ داده است، و «رزونانس سمپاتیک» چیست برایشان جالب و شنیدنی شده است.

 

رزونانس سمپاتیک چیست؟

اگرچه نام آن پیچیده به نظر می رسد، اما اصول علمی پشت این اتفاق در واقع کاملاً قابل درک است. و خوشبختانه، کلمه همدل در واقع می تواند در درک این پدیده عجیب مفید باشد. همدردی چیزی است که همه ما با آن آشنا هستیم. وقتی کسی چیزی را احساس می کند و در نتیجه ما نیز آن را احساس می کنیم، آن را همدردی می نامیم. در اصل، زمانی است که وضعیت عاطفی یک فرد باعث ایجاد همان حالت عاطفی در دیگری می شود. به همین ترتیب، یادداشت ها می توانند همدردی خاصی با یکدیگر داشته باشند، همانطور که در زیر خواهیم دید.

 

هر نت گام متفاوتی دارد، که در واقع فقط فرکانس ارتعاش نت است به طور مثال نت لا -  440 هرتز (هرتز) به سادگی به این معنی است که نت دقیقاً 440 بار در ثانیه می لرزد (بله، این مقدار زیاد است!).

 

حال، بیایید یک شی را که معمولاً برای تنظیم سازها استفاده می‌شود، در نظر بگیریم: یک چنگال کوک.

هنگامی که یک چنگال تنظیم را به صدا درآورید، اگر چنگال تنظیم دیگری در چند اینچ فاصله داشته باشد و با همان فرکانس تنظیم شده باشد، شروع به لرزیدن می کند. اساساً ارتعاشات حاصل از کوک اول، هوای اطراف خود را به ارتعاش در می آورد، به این معنی که هوای اطراف چنگال تنظیم دوم، اگر به اندازه کافی نزدیک باشد، در آن فرکانس نیز ارتعاش دارد. از آنجایی که این یک فرکانس آشنا برای چنگال تنظیم دوم است، ارتعاشات هوای اطراف آن باعث می شود که شروع به لرزش "همدردی" کند. تقریباً مثل این است که نمی تواند کمک کند اما با هم آواز بخواند.

این مثال کلاسیکی است که اکثر کتاب‌های فیزیک از آن برای نشان دادن پدیده تشدید سمپاتیک استفاده می‌کنند. با این حال، کاربرد این اصل علمی بسیار فراتر از آن چیزی است که در ابتدا فکر می کردیم.

 

یادداشتی کوتاه در مورد رنگ‌ها…

 

 

 

برای اهداف ما در اینجا، اصلی‌ترین چیزی که می‌خواهید در مورد تون‌ها درک کنید این است که: وقتی هر نتی نواخته می‌شود، نتی که شنیده‌تر می‌شوید تنها نت موجود نیست. هر نت همچنین دارای رنگ‌هایی است که در آن وجود دارد. آنها بسیار ساکت تر از نت اصلی هستند که می شنوید، اما اگر واقعاً توجه کنید، می توانید یاد بگیرید که نت اصلی را نیز بشنوید.

 

رنگ‌ها از یک الگوی بسیار هندسی/ریاضی پیروی می‌کنند. برای مثال فرکانس 220 هرتز را در نظر بگیرید. اگر بسادگی آن فرکانس را به 440 هرتز دوبرابر کنیم، اولین توناژ فرکانس پایه 220 هرتز را پیدا کرده ایم. چیزی که واقعا جالب است این است که هر دوی این نت ها نت A هستند! هنگامی که A 220 هرتز پخش می شود، نت A 440 هرتز نیز پخش می شود، فقط بسیار نرم تر. خواهیم دید که این دو نت رابطه بسیار باحالی روی ویولن دارند.

 

طنین سمپاتیک روی ویولن

 

در ویولن، نت A 220 هرتز اولین انگشت روی سیم G و A 440 هرتز سیم باز A است. از آنجایی که A 220 هرتز همچنین حاوی A 440 هرتز به عنوان تون است، رشته A که دارای فرکانس طبیعی A 440 هرتز است، این تون را تشخیص می دهد و همراه با آن شروع به ارتعاش می کند. نکته جالب این است که وقتی اولین انگشت را روی سیم G می زنید و همزمان صدای باز A را می بینید که دلسوزانه ارتعاش می کند، سیم D بی صدا در بین دو سیم ارتعاشی کاملاً ساکن می نشیند! اثبات کامل "جادوی" رزونانس دلسوز.

 

اما فراموش نکنید که در لحن به نواختن ادامه دهید.

 

البته، از آنجا که این "جادو" کاملاً به دقت فرکانس ها بستگی دارد، لازم است که برای انجام موفقیت آمیز این کار، 

(1) ویولن شما باید هماهنگ باشد. 

(2) اولین انگشت شما روی سیم G باید تنظیم شود. کاملا هماهنگ اگر رشته A شروع به ارتعاش کند، متوجه خواهید شد که هماهنگ هستید. (نکته: هرچه هنگام نواختن نت، آرشه خود را سریع‌تر حرکت دهید، A باز شما به طرز مشهودتری می‌لرزد!)

 

نقاط طنین بسیاری ویولن

 

در حالی که من همیشه از این مثال خاص به عنوان واضح ترین نمایش رزونانس دلسوز استفاده می کنم، در واقع نت های بسیار دیگری وجود دارند که این اثر شگفت انگیز را نشان می دهند. همانطور که دیدیم، یادداشت هایی که نام حرف یکسانی دارند همیشه این رابطه را دارند. بعلاوه، هر نتی که در یک رشته باز باشد، باعث می‌شود که آن رشته به‌طور همدلانه ارتعاش کند. برخی از آنها جلوه بلندتری نسبت به سایرین خواهند داشت - این واقعاً به این بستگی دارد که تون برای رشته باز خاص چقدر قوی باشد. در واقع، برخی از نت‌ها باعث می‌شوند که دو سیم باز به صورت دلسوزانه ارتعاش کنند، زیرا سیم‌های ما با یکدیگر تونایی مشترک دارند! به عنوان مثال، انگشت سوم D روی رشته A باعث می شود که هر دو سیم G و D به صورت سمپاتیک به لرزه درآیند، زیرا این اهنگ دوم G باز و اولین اهنگ D باز است.

توجه داشته باشید که نقاط تشدید سمپاتیک قدرتمندی در نقاط انگشت چهارم پایین ترین سه سیم و همچنین در نقاط سوم انگشت سه سیم بالاتر وجود دارد. ببینید آیا می توانید دلیل آن را بفهمید! و همیشه به یاد داشته باشید، یک رشته باز نمی تواند زنگ بزند اگر انگشت شما آن را لمس کند! این نکته ای است که باید هنگام نواختن انگشت چهارم مراقب آن باشیم، زیرا می خواهیم سیم بالای انگشتی که می نوازیم بدون مانع باشد و آزاد باشد که لرزش داشته باشد. قرار دادن انگشت چهارم بدون لمس رشته مجاور ممکن است دشوار باشد، اما با تمرین کافی، انجام این کار آسان تر می شود! (وضعیت خوب بازو و مچ برای این امر کلیدی است! در اینجا در مورد نحوه قرار دادن بازوی چپ خود برای دسترسی به بهترین حالت به این رنگ های فوق العاده اطلاعات بیشتری کسب کنید.)

 

چند مورد کلیدی درباره یک ویولونیست ماهر و آماتور 

 

 فراتر از صرفاً باحال بودن، طنین دلسوزانه در واقع برای نواختن ویولن ما نیز مهم است. هنگامی که یک نت را کاملاً هماهنگ می‌نوازیم، مانند G در سیم D (انگشت سوم)، و صدای ارتعاش سیم G را می‌شنویم، صدای زنگ اضافی تولید می‌کند که صدای ما را بسیار پرتر و طنین‌دارتر می‌کند. وقتی یاد می گیریم به طور دقیق با لحن بنوازیم و این اهنگ های سمپاتیک را فعال کنیم، واقعاً صدا و لحن کلی ما را تقویت می کند! این یکی از ویژگی هایی است که لحن یک ویولونیست ماهر را از یک آماتور متمایز می کند.

 

بنابراین، از این پس، هر زمان که ویولن خود را می‌نوازید، مطمئن شوید که به آن صداهای ظریف و ملایم توجه بیشتری دارید. آنها تاییدی بر این هستند که ما به صدای نواختن ساز خودمان بیشتر گوش کنیم

چیزهای بیشتری برای یادگیری در مورد علم شگفت انگیزی که در موسیقی وجود دارد، به ویژه نواختن ویولن وجود دارد.

 

نقاط طنین بسیاری ویولن

در حالی که من همیشه از این مثال خاص به عنوان واضح ترین نمایش رزونانس دلسوز استفاده می کنم، در واقع نت های بسیار دیگری وجود دارند که این اثر شگفت انگیز را نشان می دهند. همانطور که دیدیم، یادداشت هایی که نام حرف یکسانی دارند همیشه این رابطه را دارند. بعلاوه، هر نتی که در یک سیم دست باز باشد، باعث می‌شود که آن سیم به‌طور همدلانه ارتعاش کند. برخی از آنها جلوه بلندتری نسبت به سایرین خواهند داشت - این واقعاً به این بستگی دارد که تون برای سیم دست باز خاص چقدر قوی باشد. در واقع، برخی از نت‌ها باعث می‌شوند که دو سیم دست باز به صورت دلسوزانه ارتعاش کنند، زیرا سیم‌های ما با یکدیگر تونایی مشترک دارند! به عنوان مثال، انگشت سوم D روی رشته A باعث می شود که هر دو سیم G و D به صورت سمپاتیک به لرزه درآیند.

نمودار نقطه رزونانس

در اینجا یک نمایش بصری از تمام نقاط تشدید سمپاتیک روی ویولن در جایگاه اول است. در حالی که دیگران در موقعیت های بالاتر هستند، اکثر آنها یا تکرار این گام ها در سیم های مختلف هستند یا یک اکتاو بالاتر از این نت ها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۰۲ ، ۲۱:۱۶
مسعود جهانگیری

🔸️http://reyviolin.ir/

🔸️اینستاگرام آکادمی تخصصی ویولن

🔸️آموزشگاه موسیقی ترانه مهر

♦️

مدرس یا متد آموزشی مسئله این است (ترانه مهر.شهرری)

 

خیلی از هنرجویانی که در این سال‌ها در شهرری به آموزشگاه موسیقی ترانه مهر (شهرری) مراجعه کردند، بیشتر آنها اولین چیزی که برای شون مطرح بوده اینکه با چه سبک و روشی می‌توانند زودتر نوازندگی ویولن را یاد بگیرند لازمه اضافه کنم این دغدغه و نگرانی در رشته های دیگر  نوازندگی وجود دارد. 

اما سوال اینجاست که اصولا متد و سبک آموزشی می‌تواند به هنرجو کمک شایانی کند یا مدرس ، معلم ؟

 

اگر فقط متد یا روش آموزشی را در اولویت قرار دهیم همان‌قدر وارد مغلطه شدیم که فقط معلم را در اولویت قرار دهیم.گرچه صحیح تر و دقیقتر این است که این دو را لازم و ملزوم یگدیگر بدانیم. 

 

در شهرری به دلیل ضعف در سیستم آموزشی و شاید هم به دلیل همجواری با پایتخت خیلی در این رشته نوازندگی آنطور که باید و شاید، رشدی نداشته است. می‌توان این نقص را در سیستم ارائه‌ شده دانست که ویولن به سبک و سیاق کمانچه آموزش داده می‌شود تا با شخصیت خود ساز ویولن. البته منظور نگارنده مقاله این نیست که کمانچه ساز راحتی است بلکه تفاوت آنها مد نظر است مثل نوازندگی و آموزش گیتار و تفاوت آن با ساز تار،سه‌تار و همچنین تفاوت های زیاد پیانو با سنتور.

در آموزشگاه موسیقی ترانه مهر در شهرری سعی بر این بوده تا ویولن به صورت تخصصی با به کارگیری از متدهای روز دنیا و رپرتوارهای ساده و سبک باعث ارتقای کمی، کیفی در انگشت گذاری و آرشه کشی و نوازندگی ساز ویولن در هنرجویان شود.

نگاه به استاد یا مدرس از زاویه تکنیکی و فنی

 

در مورد متد خوب آموزشی هم باید عرض کنم بهترین متد به شخصه ارزشی پیدا نمی‌کند، باید دید چه شخصی آن را تدریس می‌کند چه بسا من خودم در همین شهرری، پی در پی و دفعات زیاد شاهد بودم هنرجوی که ۳ الی ۴ سال ویولن آموخته به آموزشگاه ترانه مهر مراجعه کرده بهترین متد را هم نزد استاد مربوطه کار کرده ولی به نتیجه مطلوب نرسیده، پس الزاما متد خوب کارساز نیست بلکه استاد یا مدرس خوب است که با دانش و تسط بالای خود می‌تواند در هنرجوی خود ایجاد انگیزه و علاقه کند. و به آن متدهای خشک و بی روح، جان بخشد، اهمیت و ریزه‌کاری‌های هر اتود یا تکنیک را به هنرجوی خود گوشزد کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۰۲ ، ۲۱:۵۶
مسعود جهانگیری

🔸️http://reyviolin.ir/

🔸️آموزشگاه موسیقی ترانه مهر

🔸️آکادمی تخصصی موسیقی کودکان

🔸️اینستاگرام آکادمی تخصصی ویولن

🔸️

 

                         ما را زمانه گر شکند ساز می‌شویم 

 

                        با شعله های سرخ هم آواز می‌شویم 

 

                                         * * *

 

                      گاهی به سوگ خویش نوشتیم مرثیه 

 

                       گاهی براه عشق غزلساز می‌شویم 

 

                                          * * *

 

                      در شعر و در غزل ز برای نگار خود

 

                         محو نیاز دلبر طناز می‌شویم 

 

                                          * * *

 

                       گاهی برای آنکه بخندی برای تو

 

                     از طنزها سروده و طناز می‌شویم 

 

                                          * * *

 

                   ما اهل درد و شعر و شعوریم، شاعریم 

 

                    ما منشأ و شروع صد آواز می‌شویم 

 

                                          * * *

 

                  " آن نخل ناخلف که تبر شد ز ما نبود

 

                    ما را زمانه گر شکند ساز می‌شویم "

 

 

 

                                                                           "صائب تبریزی" 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۰۲ ، ۰۰:۴۷
مسعود جهانگیری

🔸️http://Reyviolin.ir

🟩 موسیقی دستگاهی ایران 

 

گاهی آدم فکر می کند اگر این امیر کبیر بنده خدا در تاریخ کشورمان حضور نداشت، چند سال قرار بود در خیلی زمینه ها عقب بیفتیم؟ حالا قضیه موسیقی ایرانی هم همینطور است. عشاق این سبک موسیقی باید فاتحه ای بفرستند به روحش که یک روز، خدا می داند چه در سرش گذشت که به فکرش رسید موسیقی ایرانی باید مرجع مدونی داشته باشد. همین شدکه علی اکبرخان فراهانی را که خودش یکی از آدم های کاربلد این حوزه بود صدا زد و دستور داد تا آهنگ های موجود در مناطق مختلف کشور را جمع آوری کند 

7 دستگاه موسیقی ایرانی

دستگاه ها:     ۱-شور  ۲-سه گاه  ۳- چها رگاه  ۴- همایون  ۵- ماهور  ۶- نوا  ۷- راست پنجگاه

 

آوازها :           ۱) دشتی  ۲) ابوعطا  ۳) بیات ترک   ۴) افشاری  ۵) بیات اصفهان

 

1. شور

 

دستگاهی بسیار قدیمی است و مبنای بیشتر موسیقی های محلی در ایلها بشمار می رود و متعلقات بسیاری دارد. ابوعطا،دشتی،بیات ترک و افشاری ریشه درشوردارند. شور بزرگترین وجامع ترین دستگاه موسیقی ایرانی است. اگر مینور تئوریک رادر موسیقی غربی در نظر بگیرید و فاصله ی دوم آن را ربع پرده پایین بیاوریم،تونالیته شورایجاد می شود. دراثر همین تفاوت اندک،تغییری بسیار شگرف در تونالیته ایجاد

می شود. روح کلی حاکم بر شور حزن و اندوه و غم بسیار است. تا آنجا که مرحوم روح الله خالقی معتقد است: «کدام ایرانی است که شور را بشنود و نوای غم انگیز آن را درک نکند؟» تصنیف کاروان اثر علی تجویدی درهمین تونالیته است. اگر فاصله ی دوم در مینور تئوریک را نیم پرده پایین بیاوریم ،شور کلاسیک خلق می شود .

شور امیر(ؤ)اف نمونه ای ازاین سبک خاص است .

 

2. سه گاه

 

دستگاهی است حزن انگیز درعین اینکه می توان آن راشاد تصور نمود وبیشتر برای بیان اندوهی که به شادی می گراید استفاده می شود. اگر درتونالیته ی ماژور فاصله ی سوم و هفتم را ربع پرده پایین بیاوریم ،تونالیته ی سه گاه به وجود می آید.

 

3. چهارگاه

 

ویژگی بارز دستگاه چهارگاه روحیات مختلف و حتی متناقض آن می باشد؛ درعین اندوه ،می تواند بسیارشاد هم باشد؛ ضمن اینکه روحیات وحالات میهنی و سلحشوری و جنگ آوری درآن به خوبی نمایان است،‌تا آنجا که نقالان قدیم، اشعار شاهنامه را دراین مایه می خوانده اند. درتعزیه ی سنتی ایران نیز هر نقشی دستگاه و آواز مخصوص به خود داشته است. ((حضرت عباس باید چهارگاه بخواند )) تصنیف «مبارک باد »هم که زینت بخش مجالس ازدواج ایرانیان است – که قطعاً هیچگاه جایگزینی نخواهد یافت – درهمین مایه است .اگر درمینور هارمونیک، فاصله ی پنجم را تونیک قراردهیم و فاصله ی چهارم را – که حالا نسبت به تونیک جدید فاصله ی هفتم می شود – نیم پرده بالا بیاوریم ، مایه ی اصلی چهار گاه بوجود آمده است .

 

4. همایون

 

دستگاهی بسیار دلنشین که نه حزن واندوه شور را دارد ونه فرح بخشی ماهور را. همایون بعد ازشور، یکی ازوسیع ترین دستگاههای ایرانی است که بیات اصفهان متعلق به همین تونالیته است .

برای کسانی که موسیقی ایرانی را به طور کاملاً حرفه ای دنبال نکرده باشد،تفکیک همایون ازبیات اصفهان بسیار دشوار است،زیرا هردو از لحاظ فواصل منطبق بر مینور هارمونیک در موسیقی مغرب زمین می باشند . ازاین رو بسیار زیبا می توان آن را طبق اصول علمی هارمونیزه کرد . آهنگ فولکلور «دختر بویراحمدی » نمونه ی خوبی ازگوشه ی شوشتری دستگاه همایون است .

 

 5. ماهور

 

احساس شجاعت، شادی و امیدواری و پیشرفت در زندگی در آن نمایان است. با وجود شباهت بسیار زیاد وانطباق بر مایه ی ماژور در موسیقی غربی، ازلحاظ حس و حال بسیار متفاوت است و باید اعتراف کرد ازلحاظ شاد بودن، به پای ماژور نمی رسد .علت هم مشخص است؛ روح غم واندوه حاکم برکل موسیقی ایران،این دستگاه راهم شامل می شود . تصنیف زیبای مرغ سحر ،اثر مرتضی نی داوود با شعر زیبای ملک الشعرای بهار نمونه ی بسیار خوبی برای ماهوراست .

 

6. نوا

 

فواصل و درجات دستگاه نوا با شور مشابه است و فقط نت اصلی آن با دستگاه وتونالیته ی شورفرق دارد . شباهت بسیار زیاد آن به شور ، تشخیص و تمیز آن دو را ازهم مشکل می سازد .

 

7. راست پنجگاه

 

یکی از قدیمی ترین دستگاه های ایرانی است. بنظر می رسد اصل ومنشأ آن به زمان ساسانیان برسد .

می توان گفت دستگاهی کاملاً ایرانی است. خصوصیات این دستگاه به ماهور شباهت بسیاردارد. درواقع ترکیبی است ازچنددستگاه مختلف وبه همین دلیل «پنجگاه » نام دارد. حتی نوازندگان سازهای ایرانی نیز بایستی احتیاط کامل را به خرج دهند تا وارد ماهور نشوند و این خود دلیلی است برشباهت بسیار این دو.

 

آوازها

 

 آواز دشتی

 

 یکی ازنغمه های دستگاه شور است که خود استقلال نیمه کاملی دارد. بسیاری ازآهنگ های نوین ایرانی ونیز بسیاری ازملودی های پاپ دراین تونالیته اجرا شده اند . روحیات متفاوت دشتی ازخصوصیات آن است . شدت حزن آن به پای شور نمی رسد و به نوعی شادتر است . ازلحاظ ساختاری شبیه به شور است. ساخته شدن برخی تصنیف ها و آهنگ ها دراین نغمه ، باعث شده روحیات میهنی نیزبه ذهن متبادر شود . ازمعروف ترین این آهنگ ها «ای ایران» اثر مرحوم روح الله خالقی با شعری ازحسین گل گلاب وسرود «ای وطن » ساخته ی علینقی وزیری می باشند .

 

آواز ابوعطا

 

به آن «سارنگ یا سارنج » و یا  «دستان عرب » نیز می گویند. آوازی است بازاری که میان توده ی مردم رواج کامل دارد. ازلحاظ ساختاری شبیه به شور است وتنها تفاوت آن در توقف مکرر روی درجه ی چهارم ودوم است .

 

آواز بیات ترک

 

بسیار یکنواخت وعامه پسند است و در میان مردم رواج دارد. عارف قزوینی آن را «بیات زندی » نیزخوانده است . اگر درگام ماژور فاصله ی سوم را ربع پرده بم کنیم، مایه ی بیات ترک بدست می آید که تفاوت آن با سه گاه در توقف زیاد در بیات ترک برروی درجات چهارم و سوم است که همین توقف ها حال و هوای متفاوت بیات ترک از سه گاه را باعث می شود. ازلحاظ محتوای غم و شادی ، بیشتر به سمت شادی وگشادگی خاطر سوق دارد تا به غم. به نوعی بعد ازماهور از شادترین دستگاههای ایران است . اذان بیات ترک در گوشه روح ارواح با صدای مرحوم

 مؤذن زاده اردبیلی  معروفترین اذان در ایران است که لطف و حال وهوای خاصی دارد.

 

آواز افشاری

 

آوازی است از دستگاه شورکه نغمه های دردناک دارد. گام آن به سه گاه نزدیکتر از شور است .بدین ترتیب که اگر درجه ی هفتم مایه ی ماژور را ربع پرده بم کنیم توانسته ایم به حال وهوای کلی حاکم برافشاری پی ببریم .

 

آواز بیات اصفهان

 

نام گوشه ای است دردستگاه همایون که به علت گستردگی زیاد به صورت یک دستگاه در آمده است . فاصلة چهارم دستگاه همایون ،نت تونیک برای بیات اصفهان است. به عبارت بهتر اگر مینور هارمونیک را به مثابه ی بیات اصفهان بگیریم ،فاصله ی پنجم آن تونیک برای دستگاه همایون است و این نکته شباهت فوق العاده ی دو دستگاه را می رساند. پیش در آمد اصفهان ساخته ی مرتضی نی داوود یکی اززیباترین نغمه هایی است که دراین مایه ساخته شده است و مرحوم مرتضی حنانه تنظیمی بسیار زیبا از آن برای تیتراژ سریال هزاردستان ساخته و پرداخته کرده است. همچنین تصنیف «تابهار دلنشین» و «بوی جوی مولیان» اثر روح الله خالقی نمونه های زیبایی ازاین مایه ی دلنشین موسیقی ایرانی هستند .

 

همانطورکه اشاره شد ازلحاظ علمی ، دستگاه ماهور و راست پنجگانه باهم ونیز دستگاه شور ونوا یکی است . همایون و اصفهان نیزبایک اختلاف کوچک یکسان اند  .همایون و اصفهان منطبق برمایه ی مینور هارمونیک هستند و ماهور و راست پنجگانه برتنالیته ی ماژور .پس موسیقی ایرانی دارای سه تونالیته اضافی

«شور، سه گاه ، چهار گاه » است. تغییرمایه یا تونالیته (MODULATION) درموسیقی ایرانی بسیار زیاد به چشم می خورد .بعضی از این تغییر مایه ها با عنوان گوشه، دربسیاری ازدستگاه های ایرانی جایگاه ثابتی دارند، مانند گوشه ی دلکش یاشکسته ی ماهور دردستگاه ماهور . نکته ی دیگری که باید بدان اشاره کرد علائم ونت های عرضی خارج ازمحدوده ی معمول گام است که به کرات درملودی های ایرانی دیده می شود  و به دلیل همین تغییر مایه های زیاد و نیز وجود نت های عرضی فراوان موسیقی ایرانی راچندان نمی توان تئوریزه وفرمول بندی کرد . درنتیجه تاکید بیشتر موسیقیدانهای ایرانی بر کنترپوان است نه هارمونی.

🔸️🔸️🔸️علت غم و اندوه فراوان در موسیقی دستگاهی ایران 

نکته ی آخر اینکه ، همانطور که اشاره شد، غم و اندوه و حزن، بستر بسیاری-  یا تمام – ازدستگاه های موسیقی ایرانی است . علت هم آشکاراست . ملتی که سه حمله ویرانگر همرا ه با قتل، غارت و تجاوز توسط تازیان (اعراب بادیه نشین)،مغول و اسکندر مقدونی را از سر گذرانده و یک روز خوش ندیده و آسایش و امنیت نداشته و همیشه حضور بیگانگان رو در سرزمین خود شاهد و ناظر بوده نمیتواند در هم شکستن و زیر و رو شدن تمدنی مدرن و پیشرفته خود را به دست این وحوش باور داشته باشد و دست از فرهنگ و تمدن چندین هزار ساله خود بردارد. در نتیجه همچنان در پس ذهن خود با این تلاطم روانی و ذهنی و کابوس زندگی می‌کند و با این شکست تاریخی نمی‌تواند شاد و شنگول هم باشد.و موسیقی شاد هم داشته باشد.

 

 

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۰۲ ، ۱۶:۴۸
مسعود جهانگیری

🔸️http://reyviolin.ir/

🟩 عوامل دینامیکی در ویولن 

🔺️ عناصر تکنیک ویولن مربوط به تحقق موفقیت‌آمیز دینامیک، همان سه اصل تولید لحن هستند؛ حرکات بدن، وزن دست و ماهیچه‌های پشت.

🔺️ نحوه‌ی استفاده از آرشه، بر روی لحن و حجم صدای ساز تاثیر می‌گذارد و به سه عامل بستگی دارد؛

 

1• وزنی که به آرشه وارد می‌شود.

 

2• سرعت آرشه

 

3• موقعیت آرشه در بین خرک و صفحه‌ی انگشت‌گذاری

 

🔺️ در این پارامترها، مکانیزم نواختن فورته و پیانو بر روی ویولن، بسیار متفاوت از یکدیگر هستند و برای ایجاد هرگونه تغییر در حجم صدا باید آرشه را با دقت جا‌ به‌ جا کنید.

 

🔸️برای پیانو (ملایم) نواختن و هنگامی که بخواهید صدایی شفاف و آرام ایجاد کنید؛ انگشت اول را بر روی آرشه گذاشته و دیگر انگشتان خود را بردارید. برای فورته اجرا کردن، نیاز است که آرشه بر روی سیم‌ها فشار بیشتری وارد کند، بنابراین باید انگشت اشاره را دوباره تنظیم کنید تا بتوانید فشار بیشتری بر آرشه و سیم‌ها وارد کنید؛ باید احساس کنید که آرشه توسط مچ دست کشیده می‌شود و هم‌چنین انگشت اول را کمی از انگشت دوم فاصله داده و تماس نزدیکتری با چوب و نزدیک به مفصل میانی برقرار کنید. (البته اجرا کردن پیانو و فورته بستگی به جای خرک هم دارد؛ این که آرشه در کدام قسمت خرک قرار می‌گیرد.)

 

🔺️ سرعت آرشه

🔸️سرعت بیشتر در هر ضربه‌ی آرشه، به معنای انتقال انرژی بیشتر به ویولن است. اگر فشار، که عامل دیگر تولید کننده‌ی انرژی است، ثابت بماند؛ تغییر در سرعت می‌تواند باعث تغییر در دینامیک شود. افزایش سرعت آرشه سبب بلندتر شدن صدا و کاهش سرعت آن باعث ایجاد صدای ملایم‌تر می‌شود.

🔶️ برای نواختن نتی که در تمام طول اجرایش به یک دینامیک ثابت نیاز داریم، بهترین و ساده‌ترین راه، استفاده از آرشه با سرعت ثابت و یکنواخت در تمام طول آن است. سرعت یکنواخت به معنای تقسیم‌بندی یکنواخت آرشه است، برای مثال؛ اگر ۴ نت سیاه داشته باشید که بخواهید در یک حرکت آرشه آن‌ها را بنوازید، باید هر نت را توسط یک چهارم آرشه اجرا کنید. اگر یک نت سفید نقطه‌دار و یک نت سیاه داشته باشید، نت سفید نقطه‌دار باید با سه چهارم آرشه و نت سیاه توسط بقیه‌ی آرشه (یک چهارم باقیمانده) اجرا شود. اگر سریع آرشه‌کشی کنید، حفظ دینامیک دشوار خواهد بود. نت‌های کشیده‌ی چهار ضربی را با سرعت «سیاه = 60» تمرین کرده و آرشه را هم‌زمان با ضربات، به ۴ قسمت تقسیم کنید. اطمینان حاصل کنید که پس از اجرای ضرب دوم، از نیمه‌ی آرشه گذر نکرده باشید. راه دیگر تمرین آهسته‌ی آرشه‌کشی، تمرین تدریجی با مترونوم است که به نت‌های بلند، تا ۳۰ ثانیه در طول هر بار آرشه‌کشی، برسید.

 

🔺️ فشار و وزن آرشه

🔸️صدای ویولن به وزن آرشه بر روی سیم‌ها نیز بستگی دارد؛ وزن آرشه در انتهای آرشه نسبت به نوک آن متفاوت بوده و سنگین‌تر است و توسط بازو پشتیبانی ‌می‌شود، در حالی که وزن نوک آشه سبک‌تر بوده و برای استفاده از آن، از تمام بازو بهره می‌بریم. زمانی‌که می‌خواهیم با یک دینامیک یکنواخت به اجرا بپردازیم، فشاری که اعمال می‌کنیم باید نابرابر باشد تا این تفاوت را جبران کند. در پاشنه‌ی آرشه؛ حجم صدا توسط وزن وارد شده به انگشتان شست، سوم و چهارم، از سمت بازو ایجاد شده و در میانه‌ی آرشه، وزن از بازو روی انگشتان میانی و شست اعمال می‌شود که این عمل مستلزم داشتن بازو و شانه‌ی شل و رها است. برای ایجاد صدایی با حجم بیشتر توسط نوک آرشه، هنگامی‌که بازو کشیده شده، از موهای آرشه‌ی شل‌تر استفاده کنید تا موهای بیشتری با سیم‌ها در تماس باشند و بتوانند وزن اضافه را از انگشتان میانی و چهارم، به انگشتان اول و دوم انتقال دهند. دست و مچ دست را به آرامی به سمت پایین حرکت دهید و به انتقال ساده‌تر وزن کمک کنید.

 

🔶️ در هنگام آرشه‌کشی؛ یک نوسان و تعادل دائمی در دست و آرشه، بین انگشتان اول، دوم، سوم، چهارم و شست وجود دارد. امتحان کنید، ببینید آیا می‌توانید به آرامی و برای مدت طولانی آرشه‌کشی کنید؟ با پاشنه‌ی آرشه و تنها با انگشت شست و انگشت چهارم شروع کنید؛ همین‌طور که به سمت نوک آرشه حرکت می‌کنید، وزن را به انگشتان میانی منتقل کرده و انگشت چهارم را بلند کنید و اجازه دهید که وزن به آرامی به انگشت میانی منتقل شود تا زمانی که به نوک آرشه برسید در حالی که آن را تنها میان انگشتان میانی و شست خود نگه داشته‌اید. برعکس این کار را نیز انجام دهید و به پاشنه‌ی آرشه برسید، در حالی که تنها انگشتان چهارم و شست شما روی آرشه قرار بگیرند.

 

🔺️ جنبه‌ی سخت اجرای تکنیک، زمانی است که تقسیم کردن آرشه به یک نسبت نباشد، به عنوان مثال؛ در الگوهای ریتمیک تکرار شونده‌ای که نت‌های بلند و کوتاه دارند، برای این‌که در هنگام اجرای یک ریتم بلند- کوتاه- بلند- کوتاه، در یک قسمت آرشه باقی بمانید؛ سرعت آرشه برای اجرای نت کوتاه باید افزایش یابد. این تغییر سرعت باعث افزایش صدا شده و بنابراین نت کوتاه، بلندتر شنیده خواهد شد. برای هماهنگ ساختن دینامیک بین نت‌های بلند و کوتاه، لازم است که فشار را تنظیم کنید. با کم کردن فشار بر روی نت کوتاه، صدایی یکنواخت خواهید داشت.

 

🔸️گرچه، دینامیک اغلب یکنواخت نیست؛ آکسان‌ها، کرشندوها و سایر دینامیک‌ها به قطعه زیبایی و ظرافت می‌بخشند و تغییراتی که در آرشه رخ می‌دهد، در سرعت و فشار آن تاثیر‌گذار است.

 

🔺️ فشار را با درجه‌های مختلف امتحان کنید؛ متوجه خواهید شد که اگر زیاد باشد، از ارتعاش سیم جلوگیری می‌کند و صدا را خفه می‌کند. فشار زیاد هم‌چنین می‌تواند سبب تغییر گام شود؛ اگر خیلی زیاد فشار بیاورید، می‌توانید صدایی را با فرکانس بم‌تر نسبت به نتی که می‌نوازید، بشنوید.

🟩 اسفورزاندوها و آکسان‌ها (Sforzandos and Accents)

 

🔺️ Sfz مختصر شده‌ی کلمه‌ی Sforzando است؛ آکسانی که در شروع یک نت قرار گرفته و توسط ترسیم پایدار کشش نت، ادامه می‌یابد. شبیه به آرشه‌کشی مارتله ( یک آرشه‌کشی دتاشه‌ی قوی و رسا) است. حجم صدای Sforzando، به سطح دینامیک در عبارتی که اجرا می‌شود بستگی دارد. وزن آکسان از انگشتان اول و دوم بر روی آرشه و انگشت شست بر روی پاشنه‌ی آرشه تامین می‌شود.

🔸️آکسانی که با علامت < در بالا یا پایین نت مشخص می‌شود، همانند Sforzando عمل می‌کند اما با داشتن تاکید کمتر بر شروع نت. بلافاصله بعد از آکسان، وزن آزاد می‌شود و آرشه ادامه‌ی نت را در حالت لگاتو اجرا خواهد کرد. دوباره توجه داشته باشید که شدت آکسان به شدت دینامیک بستگی دارد؛ یک آکسان با شدت زیاد، قوی‌تر از یک آکسان با دینامیک پیانو (p) خواهد بود. وزن مورد نیاز، از انگشتان اول و دوم بر روی آرشه و انگشت شست که روی پاشنه‌ی آرشه قرار می‌گیرد، تامین می‌شود. 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۰۱ ، ۱۰:۱۴
مسعود جهانگیری

🔸️http://reyviolin.ir/

🔶 "تونی بازان" انگلیسی بنیانگذار و ارائه کننده تکنیک های نقشه برداری ذهنی است او مدعی است که با ورزشکاران المپیک، دانشگاه ها، بچه‌ها در همه سنین و اشخاص برجسته و مشهور کار کرده تا به آنها یاد دهد که چگونه استفاده از قدرت ذهنیشان را افزایش دهند. 

✳ نبوغ خلاق چیست؟

"نبوغ خلاق" در شما به معنای رسیدن به "ایده‌های جدید" به "منظور جدید" به منظور "حل مشکلات" با صحیح‌ترین روش است. تمامی عوامل "نبوغ خلاق" قابل "فراگیری" و "گسترش" هستند. این عوامل عبارتند از:

 

☼🔶☼🔶☼🔶☼🔶☼🔶☼

 

✳ 1- سمت چپ و راست مغز

 

✳ 2- تهیه یادداشت، پیاده کردن ذهنیات

 

✳ 3- کلام روان و سلیس: در واقع فصاحت کلام مقیاسی است برای بازدهی بیشتر خلاقیت شما.

 

✳ 4- انعطاف‌پذیری: توانایی شما در متفاوت اندیشیدن

 

✳ 5- ابداع: نمایانگر توانایی شما در تولید و خلق ایده‌های جدیدی است که فقط به شما اختصاص دارد، ایده‌های انحصاری، غیر معقول و غریب (دور از مرکز)

 

✳ 6- بسط عقاید: سنجیدن عقاید مرکزی و بسط آن

 

✳ 7- ملازمت: یک متفکر خلاق، از این حقیقت سود می برد  که مغز انسان یک «اتحادیه ماشینی» است. از چگونگی  این اتحادیه ماشینی اطلاعاتی به‌دست آورید 

 

☼ فصل دوم: استفاده از سمت‌های جادویی چپ و راست مغز

 

☼ در این فصل شما با حالت استقرار اطلاعات در مغز چپ و راست و چگونگی ادغام این دو قسمت برای چند برابر کردن قدرت و نیروی خلاقیت روبرو هستید.

بطور متوسط مغز فعالیت‌هایش را به طور غریزی به عهده نیمکره سمت چپ مغز (کرتکس چپ) و نیمکره سمت راست (کرتکس راست) می‌گذارد.

 

☼ عملکرد مغز به طریق زیر بین دو نیمکره تقسیم شده است :

 

🔶 مغز چپ: کلمات، منطق، اعداد، توالی، درک خطوط، تجزیه و تحلیل، فهرست 

 

🔶 مغز راست: آهنگ، درک سه بعدی،‌ درک حجم، تصورات، رویاهای روزانه، رنگ، کلیت

 

☼ وقتی کرتکس راست مغز فعال است نیمکره چپ مغز تمایل دارد حالت مراقبه و آرامش به خود گیرد

و به شکل مشابه اگر کرتکس چپ مغز فعال باشد، طرف راست حالت آرام و آسوده به خود می‌گیرد.

به‌علاوه همه کس دارای مهارت‌های مربوط به خلاقیت، تفکر و نبوغ است که به شکلی واضح فقط از

قسمتی از آن استفاده می‌کند.

 

☼ در اوایل  دهه 1980، اصطلاح «مغز چپ- راست» در سراسر جهان شناخته شده و کتاب‌های زیادی درباره این کشف خارق‌العاده منتشر شد و این شروع مشکلات بود:

 

مشکل شماره 1: 🔼🔽🔼🔽🔽🔼🔽

 

☼ شاید شنیده باشید که فعالیـ‌ت‌های نیمکره چپ مغز، تحت عنوان فعالیت‌های «ذهنی، فرهنگی و تجاری» و فعالیت‌های نیمکره راست مغز تحت عنوان فعالیت‌های «هنری، آفرینندگی احساسی» طبقه‌بندی می‌شوند. بنابراین نوابغ و طرفداران حکمت، از قب‍یل «ایساک نیوتن» و «آلبرت انیشتین» باید از نیمکره چپ و موسیقیدانان و هنرمندانی مثل «بتهون» و «میکلانژ» از نیمکره راست مغز خود استفاده می کرده‌اند.اما تحقیقات تونی بازان درباره نوابغ خلاق بزرگ اثبات می‌کند که آنها از تمامی مغز خود سود می جستند. از تمام سلسله مهارت‌های قشر خارجی مغز، جایی که هر مهارت از مهارت دیگر حمایت می‌کند و مکمل آن است. استفاده از دو نیمکره مغز، خلاقیت و نبوغ ما را افزایش می دهد.

 

مشکل شماره 2: 🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽

 

☼ فعالیت‌های ذهنی نیمه چپ مغز تمایل دارند نام فعالیت‌های «مردانه» و فعالیت‌های خلاق و احساسی نیمه راست مغز نام «زنانه» به خود گیرند. این عقیده به شکل خطرناکی اشتباه است. این برچسب‌ها دریچه ذهن را به سوی حقیقت می‌بندد و بنابراین هستی، تجربه و لذت را تقلیل می‌دهد.

 

☼ هنگامیکه شما فقط از مهارت‌های یک سمت از مغز خود استفاده می‌کنید خلاقیت شما نسبت به هنگامیکه از هر دو سمت استفاده می‌کنید ناچیز است و در صورت دوم پتانسیل شما قطعی است. 

ثمرات خلاقیت متدهای باز کردن بندهای پتانسیل قطعی خلاقیت را به شما می‌آموزند.

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۰۱ ، ۱۴:۳۵
مسعود جهانگیری

🔸️http://reyviolin.ir/

🟩  رولو مِی روانشناس آمریکایی  (1994-1909)

🔸️«شجاعت خلاقیت»، عنوان کتابی است از دکتر «رولو می» (Rollo May). وی در این کتاب به تشریح مفهوم شجاعت و خلاقیت می‌پردازد. او معتقد است که شجاعت، "فضیلت یا ارزشی" در میان سایر ارزش‌ها نیست، بلکه اساس و زیربنای "همه‌ فضیلت‌هاست"!

🔶️🔶️🔶️

🔸️از طرف دیگر «رولو می» خلاقیت را پیامد ضروری هستی می‌داند. از نظر او خلاقیت آنجا پدید می‌آید که آدمی "مرزهای عقلانیت و فهم‌های متعارف" را درنوردد. "ساختارشکن" باشد و از "عادت‌ها و باید‌ها" عبور کند. و این همه نیازمند نوعی شجاعت است. "شجاعت خلاقیت"!

🔶️🔶️🔶️

🔺️جامعه در حال تغییر و دگرگونی است. تغییر باعث می‌شود که بسیاری از ما حس ازخودبیگانگی و سردرگمی داشته باشیم. حال دو راه پیش روی ماست. نخست اینکه "سراسیمه و پریشان، گوشه‌گیر" شویم و "کنج عزلت" اختیار کنیم، و راه دوم "پروراندن و گسترش شجاعت" برای "خلق جامعه‌ای بهتر" است. راه دوم "نیازمند شجاعت" و البته "خلاقیت" است.

شجاعت به معنای به پیش رفتن است. حتی هنگامی‌که چندان امیدی به آن نیست. از همین روست که فلاسفه هستی‌گرای (اگزیستانسیال) همچون کی‌یرکگارد، نیچه و سارتر "شجاعت را نبود یأس" نمی‌دانند بلکه آن را "توانایی" به پیش رفتن با "وجود یأس" می‌خوانند.

این کتاب رویکردی به خلاقیت از دید یک روان‌شناس هستی‌گرای است. مِی خلاقیت را هدف غایی همه مردمان می‌داند (و نه صرفاً آن دسته از افرادی که از قدیم خلاق خوانده می‌شوند) و خلاق بودن را با بهزیستی و میل به اینکه جهان را جایی بهتر سازیم، پیوند می‌دهد.

🔶️🔶️🔶️🔶️

🟩 چرا همه خلاق نیستند؟

🔸️بنابراین طبق نظر «رولو می» کسی می‌تواند خلاق باشد که "شجاعت" آن را داشته باشد. شجاعت درافتادن با "پیش‌فرض‌ها و دانسته‌های موجود جامعه"، شجاعت نه گفتن به "روتین‌ها و عادت‌ها" و همینطور شجاعت "گذر از منطق و قوانین متعارف و پذیرفته شده"!

🔶️🔶️🔶️

🔶️البته ناگفته نماند که منظور از «گذر از منطق»، "بی‌منطق بودن" و "بی‌منطق عمل کردن" نیست. بلکه "فرامنطقی بودن" است. "ظرف منطق" گنجایش "خلاقیت" را ندارد و برای خلاق بودن باید به فراتر از منطق فکر کرد. گذر از قوانین متعارف هم قانون‌شکنی نیست. بلکه وضع قوانینی "متفاوت و متعالی‌تر" است. قوانینی که تضادی با خلاقیت نداشته باشد و در برابر خلاقیت مانع ایجاد نکند. بدیهی است که "گذر از منطق و قوانین متعارف"، کار هرکسی نیست و لازم است فرد "شجاعت خلاقیت" داشته باشد

🔶️🔶️🔶️.

🔸️به همین دلیل هرکسی نمی‌تواند خلاق باشد. چراکه هرکسی این شجاعت را ندارد. برای خلاق شدن ابتدا باید "شهامت و شجاعت متفاوت بودن" را کسب کنی. باید بتوانی از راحتی راه و مسیرِ پاخورده و هموار شده، بگذری و خود راه جدیدی هموار کنی. باید "تحمل مخالفت‌ها" و در مواردی حتی "تحمل تمسخرها" را داشته باشی.

🔶️🔶️🔶️

🔸️بنابراین بی‌دلیل نیست که درصد "افراد خلاق و خودساخته" نسبت به افراد "معمولی جامعه اندک" است. "اغلب مردم" شجاعت مخالفت با "روتین‌ها ساختارهای معمول جامعه" را ندارند و نمی‌توانند "متفاوت فکر" کنند و "متفاوت عمل" کنند. 

🔸️پس "فرد خلاق" باید "شهامت و شجاعت" طرح ایده‌های به ظاهر "مضحک و به دور از منطق" را داشته باشد. و آنقدر در مسیر خود ثابت قدم باشد که با هر "تمسخر و ریشخندی" از مسیر خلاقیت خارج نشود. باید به ایده و طرح خود باور داشته باشد و در جهت پیاده کردن آن مُصر باشد.

🔶️🔶️🔶️

🔺️ شما چقدر از این شجاعت بهره‌مند هستید؟ آیا می‌توانید در "مسیری که انتخاب" کرده‌اید "ثابت قدم" باشید و در برابر "ناملایمات" خم به ابرو نیاورید؟ اگر اینچنین است ::به شما تبریک:: می‌گویم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۰۱ ، ۰۲:۵۵
مسعود جهانگیری

http://reyviolin.ir/

🟩 دینامیک و آکسان در تئوری موسیقی

🔶️ در ادامه مبحث تئوری موسیقی،‌ به بررسی مباحث «دینامیک» (Dynamic) و «آکسان» (Accent) خواهیم پرداخت.

🔸️ دینامیک

🔺️ صداهای موجود در طبیعت و همچنین، صداهای موسیقی ممکن است بسیار "بلند و گوشخراش" یا "آرام و ملایم" باشند. در موسیقی و زمانی که در خصوص "قوی و ضعیف" بودن صدا صحبت می‌کنیم، بحث دینامیک پیش می‌آید. برای بیان دینامیک در موسیقی از علامت‌گذاری‌های مختلفی استفاده می‌شود که در زیر به ‌آن‌ها خواهیم پرداخت. این علامت‌ها بر اساس زبان های ایتالیایی و انگلیسی نوشته شده‌اندکه تلفظ آن‌ها را نیز در جدول زیر آورده‌ایم.

🔺️f (فورته) به‌معنی ادای قوی بیان و پراحساس بودن آن است،از حالت‌های برونیِ اجرا در موسیقی که با علامت «f» نشان داده می‌شود.

🔺️ff (فورتیس‌سیمو) اجرا با شدت خیلی قوی (دو برابر قوی)

🔺️fff (فورته فورتیس‌سیمو) سه برابر قوی

🔺️mf (متسوفورته) اجرا با شدت کمی قوی

🔺️mp (متسوپیانو) اجرای با شدت کمی ضعیف

🔺️p (پیانو) اجرا با شدت ضعیف

🔺️pp (پیانیس‌سیمو) اجرا با شدت خیلی ضعیف

🔺️ppp (پیانو پیانیس‌سیمو) سه برابر ضعیف

🔺️fp (فورته‌پیانو) ابتدا قوی و بلافاصله ضعیف 

🔶️🔶️🔶️

🔸️در تصویر زیر، نحوه استفاده از این علامت‌ها را در یک قطعه موسیقی می‌بینید. همچنین، به جای علامت‌های "کرشندو و دکرشندو" نیز می‌توان از علامت‌گذاری معادل آن‌ها بهره گرفت.

🔸️آکسان

🔶️🔶️🔶️

🔸️زمانیکه یک آهنگساز بخواهد نتی با "تاکید بیشتری" اجرا شود، از «آکسان»‌ (Accent) استفاده می‌کند. این علامت‌ها به رنگ قرمز نشان داده شده‌اند. عملکرد دقیق هرکدام از آکسان‌ها به نوع ساز و نحوه نواختن آن قطعه بستگی دارد اما «اسفورزاندو» (sfz) و <<فورته پیانو>> (fp) به طور معمول، بلندتر و طولانی‌تر هستند.

🔸️🔸️🔸️

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۱ ، ۰۳:۰۵
مسعود جهانگیری

http://reyviolin.ir/

🟩 سونات شمار یک اثر آهنگساز ایتالیایی نیکولو پاگانینی برای ویولن و گیتار 

🔶️ پاگانینی بهترین ویولونیست قرن نوزدهم میلادی در مکتب رومانتیسم 

🔸️ دوئت های ویولن و گیتار پاگانینی بهترین قطعات جهت نشان دادن مهارت نوازندگی محسوب می‌شود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۰۱ ، ۱۳:۴۲
مسعود جهانگیری

http://reyviolin.ir/

🟩 آوه ماریا اثر آهنگساز اتریشی فرانتس شوبرت برای ویولن کلاسیک (سلو)

🔶️ فرانتس شوبرت برجسته ی مکتب موسیقی کلاسیک/ رومانتیک

🔶️  قطعه آوه ماریا که به نوبه ی خود یک قطعه آوازی شناخته می‌شود. 

🔸️Ave Maria Schubert

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۰۱ ، ۰۲:۲۵
مسعود جهانگیری